بستن

این مطلب را به دوست خود ارسال کنید

اطلاعات شما نزد هستی کشاورز کاملا محفوظ می باشد

تعبیر خواب جنگ

تعبیر خواب جنگ

جنگ و نزاع همواره با جامعه بشری عجین بوده است. در قدیم‌، تمرین و تحمل رنج جنگ‌ و جنگاوری، مقدس محسوب می‌شد و تصور می‌شد که روح و جسم جنگجویان توسط خدایان محافظت می‌شود. در عین حال، در فرهنگ‌های مختلف باستان و حتی امروزی، سربازان و جنگاوران همواره از حرمت و قداست خاصی برخوردار بوده‌اند به طوری که برخی از آنان حتی در اذهان و قلب مردم تا سرحد قهرمانی نیز ارتقا می‌یابند. یونانیان بین هنر جنگی که تحت تأثیر و در اختیار الهه «آتنا» بود و آتش افروزی بدوی‌ای که خدای جنگ «آرس» به آن تمایل داشت، تمایز قائل بودند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. تصاویر جنگ و نزاع در خواب نیز فراوان دیده می‌شود لذا تعبیر درست خواب جنگ می‌تواند فرد خواب بیننده را از نگرانی و اضطرابی که دارد تا حدودی برهاند. در این نوشته هستی کشاورز به شرح نکات مهمی در خصوص نماد جنگ، خدایان جنگ در اساطیر باستان و همین‌طور تعبیر خواب جنگ بر اساس اصول روانشناسی تحلیلی پرداخته است. برای درک بهتر تعبیر خواب صحیح پیشنهاد می‌شود مقاله تعبیر خواب افتادن دندان و تعبیر خواب ماهی را نیز مطالعه فرمایید.

 

نماد جنگ در خواب چیست؟

جنگ تروا، در اساطیر یونان باستان یکی از مشهورترین جنگ‌های تاریخ باستان است. این جنگ درگیری افسانه‌ای بین یونانیان و مردم تروا در غرب آناتولی امروزی را توصیف می‌کند. جنگ در یونان باستان، بیش از هر رویداد دیگری، مورد خیال‌پردازی قرارگرفته است. جنگ تروا در ایلیاد و ادیسه هومر تجلیل شده و هنرمندان و نمایشنامه نویسان بزرگی در سراسر تاریخ، برای آفرینش آثار هنری خود از آن الهام گرفته‌اند. در روایت‌های سنتی، پاریس، پسر پادشاه تروا، با هلن، همسر منلائوس اسپارتی فرار کرد و همین امر آتش جنگ را برافروخت. جنگ تروا 10 سال به طول انجامید و سرانجام زمانی پایان یافت که یونانی‌ها وانمود کردند که عقب نشینی می‌کنند و اسب چوبی بزرگی را پشت سر خود به جای گذاشتند در حالی که یک گروه مهاجم در داخل آن پنهان شده بود. هنگامی که تروجان‌ها با خیال پیروزی، اسب را به شهر وارد کردند، یونانیان پنهان شده در اسب چوبی، دروازه‌ها را به روی رفقای خود باز کردند، آن‌ها سپس شهر تروا را غارت کردند، مردان آن را قتل عام کردند و زنان را به اسیری بردند.

از دیگر اطلاعات اسطوره‌ای مهمی که قبل از تعبیر خواب جنگ باید آموخت شخصیت جنگ پرداز «آرس» خدای رقص، جنگ و عشق است. «آرس» برعکس خواهرش «آتنا» از منطق و تفکر بهره‌ای نبرده و با شخصیت احساسی و هیجانی که دارد در کسری از ثانیه آماده جنگ و خونریزی و انتقام می‌شود. آرس فرزند هرا و زئوس، از منفورترین خدایان کوه المپ محسوب می‌شود به طوری که پدرش «زئوس» علناً او را طرد کرده است و تمایلی به پذیرش او ندارد. بر همین اساس گفته می‌شود که آرس سایه (بخش تاریک و نخواستنی و طرد شده وجود هر شخص) زئوس است. در عین حال اختلافی همیشگی بین آرس و ایزد بانو آتنا وجود دارد. آتنا هنر جنگاوری و برنامه ریزی جنگی را به خوبی بلد است در حالی که آرس بدون برنامه ریزی و بدون منطق خاصی و صرفاً از روی احساسات و هیجانات برآشفته، به هر جنگی ورود می‌کند. آرس نماد مردانی است که شیفته ورزش‌های رزمی و تن‌به‌تن هستند.

می‌توان گفت که آتنا و آرس نیز به عنوان خدایان عقل و منطق و احساسات افسارگسیخته سایه یکدیگر هستند. بدین معنی که هیچ‌کدام حاضر به پذیرش شخصیت دیگری نیست. در حالی که آدمیزاد موجودی با بُعدهای مختلف است زیست تنها یک انرژی باعث تک بعدی شدن فرد می‌گردد و مشکلات روحی و شخصیتی فراوانی را برای وی و اطرافیانش به همراه می‌آورد. آتنا ایزد بانویی خشک و منطقی و تفکر محور است که با برادرش آرس که خدای جنگ، احساسات و هیجان است مدام در جنگ و اختلاف نظر است. به نظرم در تعبیر خواب جنگ نیاز است دو جنبه هیجانات افسارگسیخته و غیرقابل کنترلی که موجب جنگ افروزی در ذهن و یا در زندگی بیداری فرد می‌شود و همین‌طور منطق محض آتنایی وی را مورد بررسی قرارد داد. نکته مهم دیگر این است که آرس قبل از یادگیری جنگ «رقص» را از معلمش آموخت و به عنوان خدای رقص و عشق آتشین نیز شناخته می‌شود. شاید در نگاه اول فکر کنیم که رقص و عشق و جنگ سه امر کاملاً متضاد هستند در حالی که هر سه این‌ها در یک فرد جمع شده‌اند و پیوندی میان تضادها به وجود آمده است که قابل تأمل است.

 

تعبیر خواب جنگ از نگاه یونگ

تعبیر خواب جنگ از نگاه یونگ قابل تأمل و مهم است چراکه یونگ، در طول عمر خود، با جنایات دو جنگ جهانی اول و دوم مواجه شد. او سال‌های پایانی زندگی‌اش را در آب و هوای جنگ سرد گذراند و به شدت نگران ناتوانی بشر در یافتن راه‌حل‌هایی برای کاهش درگیری‌های جمعی بود. پس جای تعجب نیست که یونگ به طور گسترده در مورد علل احتمالی جنگ و درگیری نوشته است. ایده اصلی که او در طول زندگی حرفه‌ای خود از آن دفاع می‌کرد این بود که ریشه‌های جنگ را باید در روان انسان جستجو کرد، در چیزی که او آن را «غرایز جنگ مانند» نامید. یونگ معتقد بود که ما هرگز نمی‌توانیم این غرایز جنگ طلبانه درونی را ریشه‌کن کنیم. وی در مجموعه آثارش در خصوص جنگ می‌گوید: «هر چیزی که از فهرست روان شما ناپدید می‌شود، می‌تواند در لباس یک همسایه متخاصم ظاهر شود که به ناچار خشم شما را برمی‌انگیزد و شما را پرخاشگر می‌کند. مطمئناً بهتر است بدانید که بدترین دشمن شما همان‌جا در قلب شماست. غرایز جنگ طلبانه انسان غیرقابل نابودی است، بنابراین وضعیت صلح کامل در جهان انسانی غیرقابل تصور است.»

کارل یونگ غرایز فروخورده و سرکوب شده انسان را ریشه هر دو جنگ جهانی می‌دانست. به گفته او، این غرایز هر زمان که برای مدت طولانی سرکوب شده باشند، به سطح می‌آیند و اگر راهی برای ادغام چنین نیروهایی در آگاهی یافت نشود (توجه شما را به سه‌گانه رقص-جنگ-عشق در شخصیت آرس خدای جنگ جلب می‌کنم.) نتایج می‌تواند فاجعه‌بار باشد. یونگ این تناقض عجیب روان انسان را این‌گونه توضیح داد: «ناخودآگاه نه تنها ذاتاً شر است، بلکه منبع عالی‌ترین خیر نیز می‌باشد: نه تنها تاریک، بلکه روشن، نه تنها حیوانی، نیمه بشری و اهریمنی، بلکه مافوق بشری، معنوی و به معنای کلاسیک کلمه "الهی" است.» نگاه یونگ به مسئله جنگ در دنیای واقعی، ما را در تعبیر خواب جنگ و درگیری و نزاع نیز یاری می‌دهد.

 

تعبیر خواب جنگ خوب است یا بد؟

فیلسوف یونانی هراکلیتوس می‌نویسد: "جنگ پدر همه چیز است." همانطور که سیمی روی آلت موسیقی کشیده می‌شود، می‌بینیم که موسیقی از تنش اضداد به وجود می‌آید. یونگ می‌نویسد: «اگرچه متضادها از یکدیگر فرار می‌کنند، اما با این وجود برای تعادل نیز در تلاش هستند.» مشاهده این واقعیّت که هر چه به وجود می‌آید از تخریب چیز دیگری است و هر آنچه از بین می‌رود بانیِ تولد دیگری می‌شود، جنگ را در نظر هراکلیتوس از نمادی شیطانی به منشأ خیر و تقدس تبدیل نمود. «جنگ مقدس» خمیرمایه نظریات برخی از بزرگ‌ترین فیلسوفان عصر جدید مانند نیچه و هگل می‌باشد. جیمز هیلمن نیز در کتاب عشق وحشتناک به جنگ می‌نویسد: «خشونت آرس یک خشونت مقدس است.» یونگ معتقد بود که جنگ و درگیری در دنیای انسانی در مورد شکست اسطوره‌ای است که حاوی انرژی‌های تاریک شخصی و جمعی است و به واقعیت یا قلمرو خیالی فرافکن می‌شود. تعبیر خواب جنگ به نیازی درونی برای دگرگونی و تحول اشاره دارد. هدف از خشم که نماد آتش است، دگرگونی است. چیزی آتش می‌گیرد دود می‌شود و ققنوس وار تولدی دوباره را به همراه می‌آورد.

 

وجه روشن و شفابخش جنگ در خواب

نبردی که خدای جنگ در میدان کارما در درون ماست. نبرد بین نیروهای وحدت و یگانگی در درون ما در مقابل نیروهایی که ما را از خودمان جدا می‌کنند رخ می‌دهد. همه جنگ‌های بیرونی، فرافکنی از جنگ درونی هستند که ما با خودمان داریم. وجه روشن و شفابخش جنگ در خواب را می‌توان به تحولی و تجمیع اضدادی که در پی جنگ می‌آید مربوط دانست. تا اینجا به نکات مهمی اشاره کردیم. اگر به دنبال تعبیر خواب جنگ هستید نیاز است در ابتدا شخصیت و رویکردهای رفتاری خود را بازبینی کنید. ممکن است این خواب به خوی پرخاشگر و انتقاد ناپذیر شما در دنیای بیرون اشاره داشته باشد. از طرفی نیز ممکن است جنگ در خواب اشارتی باشد به درگیری‌های روانی فعلی که در برهه خاصی از زندگی برای هرکسی اتفاق می‌افتد. نکته مهم دیگری که باید در تعبیر خواب و رؤیای جنگ در نظر گرفت ماهیت کهن الگوی جمعی و یا کهن الگوی شخصی جنگ در خواب است. آیا صحنه‌های جنگی امروزی و مدرن بود و یا به صحنه جنگ‌های باستانی شبیه بود؟ در ادامه به تفاوت این دو اشاره خواهم کرد.

 

وجه تاریک و هشدار دهنده جنگ در خواب

یکی از مراجعه کنندگان من خوابی با موضوع جنگ دیده بود و تعبیر آن بسیار شگفت‌آور و قابل تأمل بود. وی که بانویی میان‌سال اهل کشور مصر بود چند ماه قبل از انقلاب عربی در مصر، خواب عجیبی دید: «با همسرم در خیابان هستیم. تمامی خیابان‌ها را سنگربندی کرده‌اند. کیسه‌های شن و خاک در خیابان روی هم چیده شده است. عده‌ای با تفنگ و مسلسل پشت خاک‌ریزهای وسط خیابان سنگر گرفته‌اند. من مضطرب و نگران هستم؛ و با پریشانی از خواب می‌پرم. پایان خواب.» این خواب زمانی اتفاق افتاد که کشور مصر امن و آرام بود. چند ماه بعد این کشور درگیر جنگ‌های خیابانی و انقلاب شد. این خواب که می‌توان آن را در دسته خواب‌های «آگاهی دهنده» در نظر گرفت از جنگی قریب الوقوع خبر می‌داد. افراد بسیاری قادر هستند خواب‌هایی ببینند که حوادث آینده را پیش‌بینی می‌کنند. این خواب‌ها گرچه در زمان دیده شدن جدی به نظر نمی‌آیند اما پس از اندکی در کمال تعجب به واقعیت می‌پیوندند.

لازم به ذکر است که تمامی خواب‌های جنگ به واقعیت نمی‌پیوندند اما لازم است که با بررسی زوایای مختلف خواب سرنخ‌های موجود را تحلیل کرد. می‌توان گفت که اکثر خواب‌های جنگ و درگیری مربوط به مسائل روانی شخص بیننده خواب است و نمود کهن الگوهای شخصی روان فرد است. در واقع جهان هستی به گفته هراکلیتوس «در آتشی مدام در تحول و پویایی است.» و صحنه‌های جنگ در خواب نیز می‌تواند تلنگری باشد برای پویایی و دگرگونی مداوم چرخه حیات انسانی. خوابتان را با وضعیت کنونی زندگی و روحی‌تان تطبیق دهید. چه چیزی درون شما نیازمند تغییر و تحول است؟ آیا زمان آن رسیده که همچون ققنوس خودتان را به آتش بکشید و خودی جدید را متولد کنید؟ از ابهام نترسید. اجازه دهید آتش جنگ درونتان آنچه ناپاک و آلوده است را از بین ببرد و مروارید ارزشمند وجودتان را بر شما نمایان سازد.

 

نتیجه‌گیری

تعبیر خواب جنگ از جهات مختلفی قابل بررسی و تحلیل است. اولین دسته‌بندی که در خصوص تعبیر خواب جنگ و تعبیر خواب تفنگ باید در نظر گرفت ماهیت کهن‌الگویی این مفاهیم است. در ابتدا باید دید این دو مفهوم آیا در حوزه کهن الگوهای جمعی در خواب شما ظاهرشده‌اند و یا در حوزه کهن الگوهای شخصی. کهن الگوهای جمعی در روان تمامی مردم یک سرزمین و فرهنگ وجود دارد. در حالی که کهن الگوی شخصی مختص به شخص است و به گذشته و زندگی فردی وی مربوط است. دیدن جنگ در خواب لزوماً به معنای رخداد قریب الوقوع جنگ در آینده‌ای نزدیک نیست و می‌تواند نشانگر درگیری روانی، برای رسیدن به تعادل، در حوزه روح فرد باشد. جنگ در خواب اغلب اشارتی است به پویایی و پیوند جمع اضداد برای رسیدن به تعادلی ژرف که رسالت نهایی هر انسانی است. در این مقاله تنها بخش کوچکی از حقایق مهم تعبیر خواب جنگ ارائه شده است. برای تحلیل و تجزیه خواب‌های تکراری و یا مضطرب کننده پیشنهاد می‌کنم وقت مشاوره بگیرید.

نظرات

امراله سلیمانی
۰۰
پاسخخواب دیدم که من و دوتا خواهرام و زن اولم و خواهرش و برادر زن اولم که اسمش سجاده و 24 سالشه و هم برادر زن اولم هست و هم باجناق هستیم وزن دومم و دوتا خواهراش که یکی زن سجاد هست در یک جنگ با نیزه و شمشیر و ... هستیم من در لشکر شکست خورده بودم و خواهرام و زن اولم و خواهرش و زن دومم و خواهراش و سجاد در لشکر پیروز بودن لشکر ما شکست خورده بود فقط من بودم که زرهی به تن نداشتم و نیم تنه بالا بدنم لخت بود و من داشتم با خواهرام و دوتا زن هام و خواهراشون و سجاد میجنگیدم اونا بهم میگفتن تسلیم شم تا کشته نشدم ولی من میجنگیدم که یهو سجاد با یه حرکت عرض شکمم پاره کرد و همگی شمشیراشون تو بدنم فرو کردن سه تا تو کمرم و سه تا تو شکمم و دو تا تو پهلوها بودن و خواهر بزرگم گفت داداش از سجاد یاد بگیر که طرفدار خانمش هست بعد همگی شمشیراشونو از بدنم درآوردن من هنوز نیفتادم سجاد با یه نیزه اومد سمتم و نوک نیزه رو تو شکمم فرو برد من عقب عقب رفتم تا به یه درخت خوردم و سجاد نیزه رو فشار داد که از کمرم خارج شد و در درخت فرو رفت بعد زن اول و دوم اومد جلو زن دومم در حالی که صحبت می‌کرد و به من نگاه می‌کرد به زن اولم گفت این شوهرمو چه سگ جونه تا الان زنده است بعد به زن اولم گفت اجازه میدی خنجر رو تو قلبش فرو کنم زن اولم اجازه داد و گفت سریع این کار رو انجام بده و بریم عقب تا کمانداران کارشون انجام بدن زن دومم خنجرشو تو قلبم فرو برد و درآورد و خون از قلبم فوران کرد بعد به دستور زن اولم کمانداران تیرهاشونو تو سینه و شکمم زد و من کشته شدم
سمانه
۰۰
پاسخمن خواب دیدم توی یه اتاق هستم و از پشت شیشه خیلی بزرگ پنجره دارم صحنه یه شهر موشکباران شده رو میبینم که ستون دود از همه جاش بلند بود و چند موشک هم در آسمان که شعله آتش داشت در حال فرود آمدن بود . انگار غزه بود و گفتم ما جای اونا نیستیم خیلی وحشتناکه هرلحظه منتظر افتادن یه موشک و انفجار خونه ت باشی و گفتم زمان جنگ ایران هم اینطور بود
بعد گفتم نکنه انقدر به ما نزدیکه یه دونه بخوره اینجا و بعد گفتم نه اینجا اسرائیله اینجارو که نمیزنن بعد یهو انگار صدای رادیو اومد که حکومت نظامی شده و کسی نباید بره بیرون . فضای خیابون مشرف به خونه رو دیدم که خلوته و فقط 2 تا هلی کوپتر رو زمین نشستن. یهو بلند شدن و شروع کردن به پرواز. ولی یکیش که بزرگتر و رنگش سفید بود تعادلشو از دست داد و شروع کرد بصورت افقس و تو ی ارتفاع پایین پرواز کردن و به سمت خونه نزدیک شد صدای ینفر اومد که گفت این هلیکوپتر خراب شده و یهو درحالیکه داشت دور خونمون میچرخید و من از پنجره های دور خونه دنبالش میکردم و میدیدم یهو خورد به یه پنجره و شکست و نصفش اومد تو بعد دوباره رفت بیرون و دوباره وارد خونه شد و همه جیغ میزدن و فرار میکردن و من نگران بودم اگه نزدیکم شد از خونه بزنم بسرون یا روی زمین بخوابم بهم نخوره که با وحشت و تپش قلب از خواب پریدم
سارا نیان
۰۰
پاسخمن یادمه چندسال پیش هنوز بچه دار نشده بودم خواب دیدم ایران جنگ داخلی بود همه خونه ها خراب شده بودن من وخواهرم یه دختر بغلمون بود که خیلی شبیه دخترم الان
haniyeh
۰۰
پاسخوقت بخیر.. من خواب دیدم یروز صبح یه سری سرباز که حتی چهره خاصی هم نداشتند حمله کردند به خونه ما ومن انگار از قبل میدونستم و با ترس و استرس رفتم توی انباری و زیر لباس ها قایم شدم و هر لحظه میدیدم دارن از بغل گوشم رد میشن و حتی پا روم میذاشتم ولی چون زیر لباسا بودم حسم نمیکردن.... نمیدونم چیشد که تونستم لباس یکیشونو بپوشوم و برای اینکه کشته نشم یجوری بود که چهرمم تشخصی داده نمیشد انگار نامرعی میشد صورتمو رفتم بینشون و هیچی دیگه از خواب یادم نیست..بلافاصه بعد این خوابم که تموم شد باز یه خواب دیگه دیدم که شب بود و دوستم و مامانش که مامانم دوستیمونو بهم زده بود خونه ما بودند و بشدت چالش بالا گرفت و که یهو یه حسی بم گفت الان باز اون ادم کش ها میان.. رفتم درخونه رو یه مقدار پیش کردم دیدم دارن انگار یه رمز عملیاتی میگن و میدونستم اگر در و باز کنم تیر میخوره به بدنمو فرار کردم و هممون رفتیم زیر تخت وبعد دیدم ادم کش ها همه ما رو کشتن ولیمن حس میکردم زنده ام.. میدیدم تیر بم خورد ولی انگار میدونستم زنده بمونم..

به این مطلب امتیاز دهید

تعداد کل امتیازات این مطلب 4

جدیدترین نمادهای خواب