اگر جزو آن دسته از بانوانی هستید که خانه و کاشانه خود را با عشق و گرمی بسیار می آرایید و در انجام کارهای خانه پیش قدم می شوید و بطور کل خانه برای شما مکانی مقدس است، می توان گفت که کهن الگوی خدابانو هستیا در شما نقش پررنگی دارد. این مقاله به شما کمک می کند نقاط ضعف و قوت این کهن الگوی شخصیتی را در خود بشناسید و به تعادلی عمیق دست یابید.
هستیا فرزند ارشد رئا و کرونوس است. در نتیجه او خواهر زنان نسل اول و همچنین عمه زنان در نسل دوم است. مانند تمام شخصیتهای مقدس در تمام ادیان، هستیا از تقدس زیادی برخوردار بود. به دلیل اینکه هیچگاه در المپ حضور نداشته، به عنوان ناشناختهترین کهن الگو نیز معروف است. او از اسطورههای باکره در کنار آتنا و آرتمیس است که هیچگاه ازدواج نکرد. پوزیدون و آپولو هر دو عاشق این اسطوره شدند اما هستیا به هر دوی آنها دست رد زد و آنها را نپذیرفت. در ادیانی که آتش مقدس است، مانند دین زرتشتی، هستیا یک نماد مقدس است. آتش در میان کسانی که به هستیا معتقد بودند جایگاه ویژهای داشت. زمانی که مرد و زنی ازدواج میکردند، اولین اجاق خانه آنان را مادر عروس روشن میکرد و زمانی که نوزادی به دنیا میآمد، او را به دور آتش میچرخاندند. از همین روست که در ایران نیز آتشکدههای بسیاری وجود داشت. (متاسفانه تعداد زیادی از آتشکدهها پس از حمله اعراب به ایران نابود شد.) در فرهنگ رومی، وستا همتای هستیاست. این دو نماد خانه و کاشانه و آتش اجاق مدور بودند. دایره نماد این خدابانو است. توجه هستیا به درون خودش باعث میشود که او به «نقطه پرگار وجود خودش» متصل شود و این اتصال آرامش و امنیت خاطر عمیقی را برای او به وجود میآورد. بیراهه نیست که در جهان امروز تاکید زیادی به درونگرایی و توجه به مرکز میشود که به اسم مدیتیشن و مراقبه میشنویم. در جهانی که پر از هیاهوست و هر لحظه میتوانیم از فجایعی که در دورترین نقاط نسبت به خودمان با خبر شویم، از امکاناتی که دستمان خیلی از آنها دوراست آگاه شویم و دنیایی که به شدت در تلاش است ما را از اینجا و اکنون دور کند، این برگشت به درون میتواند ما را عمیقا به انسانهای خرسندی تبدیل کند. (این توضیحات مرا به یاد این بیت معروف از حضرت مولانا میاندازد: بیرون زتو نیست آنچه در عالم هست، از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی.
زنانی که علاقهای به شاغل بودن در اجتماع ندارند و خانه داری را به هر کاری در این دنیا ترجیح میدهند از زنان هستیا تایپ هستند. زنان هستیا تایپ زمانی که یک کاری را انجام میدهند که برایشان معنا دار است، گذر زمان را حس نمیکنند و چنان از آن لذت میبرند که به آنها انرژی لازم برای زندگی را میدهد. این اتفاق زمانی برای ما میافتد که در حال انجام کاری هستیم که از آن لذت میبریم در انگلیسی به این حالت (flow) میگویند. در اصطلاح اسطورهای در این حالت افراد وارد کایروس میشوند. (در اساطیر دو زمان تعریف شده است؛ زمان کرونوس و زمان کایروس. اولی همان تعریف کلی ما از زمان است که آن را با ساعت و روز وهفته و... در نظر میگیریم، مورد دوم کایروس است که قابل اندازه گیری نیست و زمانی که درگیر کاری میشویم که آنچنان برای ما لذت بخش است که گذر زمان یا همان کرونوس را متوجه نمیشویم برایمان رخ میدهد. تعدادی از افرادی که متوجه میشوند مدت کوتاهی را برای ادامه زندگی در اختیار دارند وارد زمان کایروس میشوند)
زمانی که کهن الگوی هستیا در یک نوجوان فعال باشد، او از فراز و نشیبها و شکستهایی که دوستانش از روابط عشقی خود در آن سنین میخورند مصون است. بسته به اینکه چه کاری برای هستیا مهم است و به او ارزش افزوده میدهد، او خود را وقف آن کار میکند. این کهن الگو را میتوان به وضوح در دخترانی دید که در مدرسه، دانشگاه و یا محیطهای کار به دنبال دیده شدن نیستند و کار کردن در پشت صحنه، جایی که توجههای زیادی را به خودش جلب نکنند را به فعالیتهای پر سروصدا ترجیح میدهند. این دختران در جمع هم سن و سالان رقابت جو و شروشیطان خودشان، صلح طلب و آرام هستند و حتی گاهی ممکن است خشم و غضب هم سن و سالان خودشان را برانگیزند. شخصت شناسی کهن الگوی هستیا هستیا مانند سایر کهن الگوهای باکره شخصیتی محکم و متکی به خود دارد. مورد آزار هیچ مردی قرار نگرفت و میتواند به دنبال آن چیزی که برایش اهمیت دارد برود. این کهن الگو یکی از درونگراترین شخصیت در میان تمام کهن الگوهاست. زمانی که مراقبه میکنیم و به کارهایی میپردازیم که برای ما معنادار هستند، درحال ارتباط با هستیای درون خود هستیم. مادران خانه دار که با عشق و علاقه و بدون هیچ گونه گله و شکایتی کارهای خانه را انجام میدهند و نقش آنچنانی در جامعه ایفا نمیکنند و ممکن است در دنیاهای بیرونی از قبیل سیاست، آکادمیک و ورزش جایگاهی نداشته باشند، جزو این کهن الگو هستند، درست مانند خود هستیا که به کهن الگوی ناشناخته معروف بود.
در اساطیر، هستیا به عنوان اجاق خانه و هرمس نماد باروری و دور نگه داشتن شر از خانه بود. این دو کهن الگو را به عنوان بهترین ترکیب برای جفت شدن با هم درنظر میگیرند. هستیا کهن الگویی درونگرا به دور از اجتماع و مقدس است، در مقابل آن هرمس وجود دارد که برونگرا، همراه مسافران و دزدان و سخنوری بی رقیب است. این دو تقریبا هیچ ویژگی مشترکی با هم ندارند و همین دو قطب مخالف هم بودن یکدیگر باعث میشود که ترکیب کاملی را با هم داشته باشند. زن هستیا تایپ به همسر هرمس تایپ خود اجازه میدهد که آزادانه در دنیای خارج به دنبال کار و فعالیتهای مرتبط با شغلش باشد و انتظاری ندارد که همسرش او را در این فعالیتها شرکت دهد (کاری که هرمس تمایلی به انجام آن ندارد). آن دو در قلمرو مختص خودشان زندگی میکنند و ویژگیهای هیچ کدام به آن دیگری آسیب نمیزند. مردانی جذب زنان هستیا تایپ میشوند که دنبال همسری بااعتماد بنفس و خانهدار و محجوب هستند. نمونه این مردان را در جوامع مذهبی زیاد میبینیم. مردانی که زندگی جنسی و خانوادگی آنان جداست. این مردان به دنبال زنانی هستند که چراغ خانه آنها را روشن کند و به خوبی از پس خانهداری بربیاید و بیرون از پیوند زناشویی رابطه جنسی دارند. این مردان با این موضوع که زنانشان از لحاظ جنسی پرحرارت نیستند و یا حتی تمایلی به رابطه جنسی ندارند، مشکلی ندارند.
تعریف کردن مشکلات روانشناختی برای هستیا همانقدر خنده دار است که بخواهیم برای کسی که روانی ندارد، مشکل روانی تعریف کنیم. هستیا در اساطیر هیچ وقت به شکل انسان درنیامد و هیچ گاه روابط انسانگونهای را با هیچ کس نداشت و جدای همه اینها او باکره بود و اصلا رابطه عاشقانهای را با هیچ مردی تجربه نکرد. به همین دلیل در مطالعه این اسطوره به هیچ مشکل روانشناختی برنمیخوریم. یکی از دلایلی که افراد تصمیم میگیرند وارد هیچ رابطهای نشوند و به هیچ مردی نزدیک نشوند تا مبادا آسیب ببینند و ضربه بخورند، همین دلیل است. زمانی که تجربهای شکل نگیرد، آسیبی هم در پی نخواهد داشت. باید دید که کدام یک برای شخص در الویت است؟ تجربه یا مصون ماندن از آسیب؟ باید پذیرفت که هر دل به دریا زدنی (هر رابطهای) نقاط سیاه خود را دارد و اینها هیچگاه از هم تفکیک پذیر یا اجتناب پذیر نیستند. پرورش کهن الگوی هستیا در زنان پارهای از نکاتی که در مورد سایر کهن الگوهای باکره نظیر آتنا و آرتمیس صدق میکند، درمورد هستیا هم درست است. این کهن الگو از هر گونه تعلق و وابستگی مصون است، نیازی به مردان برای ارضای نیازهای روانیش نمیبیند. یکسری ویژگیها در مورد این کهن الگو هست که مختص به خود هستیاست و به تمرکز او به دنیای درونیش برمیگردد؛ از جمله اینکه بالا و پایینهای زندگی و اتفاقات بیرونی به ندرت میتواند روی او تاثیرگذار باشند. دنیای بیرونی برای او مهم نیست و آنچه که اهمیت دارد درون اوست. هستیا نماد خرد است، وجود او در سایر کهن الگوها باعث میشود که بر خودشان تسلط داشته باشند و از دریچه احساسات وارد مسائل مختلف نشوند. هستیا کهن الگویی درونگراست و نمادش آتش است، توجه به درون، آتشی که درون ما هست را روشن میکند و با شعله ورتر شدن این آتش کیفیت زندگی ما بهبود مییابد.
بهترین مکان برای این زنان سرزمینهایی است که به مراقبه و درونگرایی توجه میکنند و آن را مقدس میشمارند. ادیان شرقی مانند بودایی و زرتشتی که اولی بر مراقبه و دومی بر باکرگی این زنان تاکید میکند، میتواند نیازهای این زنان را ارضا کنند. زنانی که تمایلی به ازدواج ندارند، به مراقبه، یوگا، مطالعه و خودشناسی پابند هستند و دیگران را نیز به این قبیل امورات تشویق میکنند امثال بارزی از کهن الگوی خدابانو هستیا هستند. هرچقدر که زنان با سایر الگوها از کارهای خانه شکایت دارند، هستیا از انجام آن لذت میبرد و برای او ارزشمند است. پس از به پایان رسیدن این نوشته احتمالا متوجه شدهاید که بعضی از زنان چطور خانه را به بهترین نحو ممکن اداره میکنند و همه چیز مرتب و منظم سر جای خودش هست و عدهای دیگر از زنان از آن فرار میکنند و خانهشان همیشه در آشفتگی قرار دارد. این زنان در واقع از دو دسته کهن الگوی متفاوت برخوردار هستند. البته به یاد داشته باشید که داشتن یک کهن الگوی غالب، به معنی این نیست که دیگر نمی توان به تعادل رسید. برعکس با شناخت عمقی کهن الگوهای شخصیتی می توان از. موهبت تمامی آنها برخوردار شد و به تعادل شخصیتی و روانی رسید.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت هستی کشاورز می باشد.